سرآغاز

باوجودیکه انتخابات در افغانستان یک بحث بکلی جدید نیست و این چهارمین دوره انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری است که باز هم با چالش های فوق العاده برگزار میگردد و باعث خدشه دار ساختن اذهان مردم به نظام دیموکراسی میگردد.  در نظام دیموکراسی دو اصل خیلی ها عمده میباشد یکی (انتخابات) برای تعین رهبران و زعمایی کشور از طریق یک پروسه مردمی و شفاف واصل دومی (دولت مردم برای مردم) که بٱید از نظام مردم سالار تضمین گردد. اکثریت کشور های دیموکراتیک جهان سالهای پراز فراز و نشیب را طی نموده اند تا این دو اصل را استوار و معنی دار در اجتماع خود تطبیق کنند. به تجربه دیموکراسی نوجوان درافغانستان که یک کشورکهن مرد سالار، مذهبی و فرهنگی است نمیتوان چندان خوش بین بود. باوجودیکه در طی ۱۸ سال گذشته ۶ دور انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات پارلمانی و شورای ولایتی برگزار شد مگر هر بار انتخابات فاسد تر و فضیح تراز پیشتر تطبیق گردیده است. و انتخابات پارلمانی سال گذشته با فساد گسترده وبا وجود گشایش رسمی پارلمان قبل از آغاز لویه جرگه مشورتی وبا گذشت ۸ ماه تمام هنوز هم نتایج بطور درست و شفاف اعلان نه گردید و تا هنوز هم مشکلات فراوان در نتایج بعضی ولایات وجود دارد که این خود به خود به اعتماد مردم ضربه فاحش وارد نموده است.

در این سروی که از تعداد یک هزار و هجده (۱۰۱۸) تن زنان و دختران که بشکلی از اشکال در پروسه انتخابات پارلمانی منحیث رای دهنده کاندید < کارمندان کمیسون انتخابات و یا هم منحیث ناظراشتراک داشتند مورد سروی قرار گرفتند. البته این گزارش از پنج ولایات کشور ننگرهار، کابل، بلخ، هرات و کندهار جمع آوری گردیده است.

نظام دیموکراسی در این کشور یکی از دست آورد های عمده مردم بوده است که مردم برای این نظام خون های شانرا هدیه کرده اند و صد ها چالش سیاسی واجتماعی را متقبل شده اند و به هیچ عنوان اجازه نمیدهند که این دست آورد ها متضرر شود بناءً لازم است تا روی آن عوامل  تحقیق صورت گیرد که صدمه منفی در فکر و عمل مردم نسبت به نظام دیموکراسی میزند. هدف این سروی تحلیل و بررسی عوامل عمده و پیشنهادات سالم برای برگزاری اتنخابات ریاست جمهوری از دید فمینیستی میباشد تا باشد از نقش و مشارکت معنی دار زنان در پروسه انتخابات ریاست جمهوری استفاده اعظمی صورت گیرد و زنان که نیم پیکر جامعه را تشکیل میدهند ،‌‌ بتوانند در راستا آوردن شفافیت و عدالت اجتماعی نقش به سزای داشته باشند.

در این سروی در حدود ۲۰ سوال باز و بسته در نظر گرفته شده بود تا باشد سروی شونده گان با اطمینان خاطر و وضاحت بیشتر نظریات و پیشنهادات خود را مطرح کنند. و در ضمن این پیشنهادات رسما به ادارات ذیدخل به خصوص کمیسون انتخابات تسلیم داده میشود تا منحیث راهکار سالم از لحاظ تساوی جنسیتی از آن استفاده صورت گیرد و موسسه تعلیمی و انکشاف ظرقیت های نور (NECDO) این گزارش را منیحث سند داد خواهی برای تضمین تساوی جنیستی در انتخابات ریاست جمهوری بکار ببرد و همچنان این سند را  با نهاد های زنان و جوانان و نهاد های فعال در عرصه انتخابات شریک سازد و نیز دولت افغانستان در مقابل خواسته های زنان مطابق به تعهدات ملی و بین المللی مکلف به اجرا میباشد که باید پیگیری صورت گیرد و این گزارش به دولت افغانستان و به خصوص دفتر خانم اول تقدیم خواهد شد.

اهداف تحقیق:

انتخابات پارلمانی سال گذشته یکی از پر چالشترین انتخابات در تاریخ جهان میباشد که نتایج آن بعد از هفت ماه کاری اعلام شد و حتی تا حال بعد از گذشت ۹ ماه رسیده گی به شکایات اتنخاباتی صورت نه گرفته است. گرچه انتخابات یکی از اصول حتمی یک اجتماع دیموکراتیک است مگر این اصل در افغانستان زیر سوال قرار گرفته است نظر به نبود شفافیت و مدیریت لازم. هدف از براه انداختن این سروی دریافت چالش های عمده است که زنان منحیث شهروندان  و نیم پیکر اجتماع در انتخابات پارلمانی تجربه کرده اند. تا باشد گزارش این سروی نظریات و پیشنهادات خاص را به اداره های ذیدخل داده تا در راستای بهبود انتخابات ریاست جمهوری گام های مثمر برداشته شود و زمینه  فراهم گردد تا زنان و دختران آزادانه در پروسه انتخابات ریاست جمهوری اشتراک کنند.

هدف کلی ما: اعتماد سازی در میان افغانها به خصوص در میان زنان برای سهم گیری فعال در انتخابات ریاست جمهوری و فراهم سازی زمینه های اشتراک فعال زنان در پروسه انتخابات ریاست جمهوری.

مقاصد تحقیق:

۱. برگزاری سروی از ۱۰۰۰ خانم از کابل، کندهار، هرات، بلخ و ننگرهار که در پروسه انتخابات پارلمانی سهم داشتند.

۲. استفاده از گزارش نهایی این سروی منحیث ابزار داد خواهی برای فراهم سازی اشتراک فعال و معنی دار زنان در پروسه انتخابات ریاست جمهوری.

مقدمه عام:

از زمان سقوط طالبان به اين سو، افغانستان چهار انتخابات ملی برگزار کرده است. افغان ها چهار بار به پای صندق های رای رفتند تا نمايندگان شان را در ولسی جرگه، مجلس نمايندگان قوه مقننه يا شورای ملی افغانستان انتخاب کنند و سه بار در انتخابات رياست جمهوری رای دادند. متأسفانه، هر دوره ای از انتخابات از کاستی های قابل توجه در چارچوب دموکراتيک اين کشور پرده برداشته است. انتخابات رياست جمهوری ۲۰۰۹ با تقلب گسترده همراه بود و مشروعيت نهادهای مديريت انتخابات افغانستان را به صورت قابل ملاحظه ای مخدوش ساخت. انتخابات ۲۰۱۰ پارلمانی نيز مملو از تقلب بود و مداخله يک محکمه انتخاباتی ويژه موقت غيرمشروع که بر مبنای حکم اجرايی ايجاد شد، را به همراه داشت. هردوی اين پروسه ضرورت اصلاحات همه جانبه انتخاباتی به منظور ايجاد شرايطی که امکان افزايش مشروعيت نتايج انتخابات افغانستان را فراهم بياورد، برجسته ساخت

قانون جدید انتخابات تهيه شده توسط کميسيون مستقل انتخابات شامل احکامی است که بر تلاش برای رسيدگی به برخی از نقص های شناسايی شده از سوی ناظران در جريان دهه گذشته، استوار خواهد بود. آنچه که بيش از هر چيزی درخور توجه است تلاش کميسيون مستقل انتخابات برای ايجاد نظامی انتخاباتی مختلط بود که بر اساس آن، کرسی هايی برای کانديداهای وابسته با احزاب سياسی اختصاص داده می شود. در کنار پيشنهاد های تغيير سيستم انتخاباتی به نظام انتخاباتی مختلط ، معرفی نهاد جديدی برای رسيدگی به جدال های انتخاباتی است. افزون برقانون جدید انتخابات، تشکيلات کميسيون تصويب شد، که استقلال کميسيون انتخاباتی را تقويت و احتمالا، سازوکارها/مکانيسم های جديدی را برای تعيين دارالانشای اين کميسيون معرفی کرده است. مگر با ان هم مشکلات انتخابات گسترده بوده است.

 

 For more details please click here to download PDF file